صفحه اصلی / مقالات / چیزی که جنگ‌سالاران ایرانشهری نمی‌‌خواهند بدانند! – محمدرحمانیفر

چیزی که جنگ‌سالاران ایرانشهری نمی‌‌خواهند بدانند! – محمدرحمانیفر

اخیراً با تنش‌آفرینی ایران در مرز آذربایجان، ایرانشهری‌ها که موجودیت خویش را بر تورک‌ستیزی بنا کرده‌اند، فرصت را مناسب دیده‌اند و فضا را با رجزخوانی‌های شاعرانه خویش آکنده‌اند. گویا، اگر جنگی بین ایران و آذربایجان رخ بدهد اینها نه تنها تا باکو بلکه تا منتهی الیه قسمت اروپایی استانبول پیشروی خواهند نمود! باور بفرمایید مزاح نمی‌کنم. طنز هم نمی‌نویسم. واقعیتی را بر زبان می‌آورم که یک هفته است از زبان و قلم ایرانشهری‌ها بیرون می‌تراود و از صدا و سیمای ایران و روزنامه‌های حکومتی گرفته تا رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور و شبکه‌های اجتماعی را به قبضه خود درمی‌آورد.

دیشب یکی از اراذل ایرانشهری، که عنوان “دکتر” را هم با خودش یدک می‌کشد، می‌گفت اقتصاد ترکیه متکی بر صنعت توریسم است و اگر ما جنگ را آغاز کنیم اقتصاد ترکیه فلج می‌شود (خوشبختانه ایشان برخلاف همگنانش ادعا نکرد که صنعت توریسم تورکیه را هم ما ایرانی‌ها آباد کرده‌ایم)! به هر حال، وقتی به ایشان گفتم که صنعت توریسم فقط بخشی از اقتصاد تورکیه را تشکیل می‌دهد و به عنوان مثال درآمد صنعت خودروسازی تورکیه در سال اخیر بیش از چهار برابر درآمد ایران از صادرات نفت و هزار برابر درآمد صنعت خودروسازی ایران بوده، اول انکار کرد و بعد که بنده ایشان را به خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های فارسی‌زبان، که در نظر اینها تنها منبع قابل اتکاء محسوب می‌شود، ارجاع دادم با “اما و اگر” و “نمی‌شود که” و… همچنان از قبول حقیقت طفره رفت!

اکنون یک هفته است که چنین انسان‌هایی که در حد تیتر درشت سایت‌های خبری و روزنامه‌های وطنی هم با اخبار اقتصادی سر و کار ندارند و طبعاً هیچ شناختی هم نسبت به توان رزمی و تجهیزات جنگی طرفین ندارند و صد البته هیچ درکی از موازنه قوا در منطقه و بازیگران منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای ندارند، با چنین بینش تنگ نژادپرستانه‌ای بر طبل جنگ می‌کوبند!

واقعیت این است که پیروزی قاطع آذربایجان در جنگ قاراباغ و همگرایی روز افزون کشورهای تورک و بالأخص آذربایجان و تورکیه، عرصه را آن چنان بر این نژادپرستان پان‌فارسیست تنگ کرده که از درک واقعیت‌های پیرامون خود عاجز مانده‌اند و به مصداق مثل معروف “الغریق یتشبث بکل حشیش” دیوانه‌وار به دست و پا زدن افتاده‌اند. وگرنه کدام آدم عاقلی است که نداند اقتصاد ورشکسته ایران که توان تأمین مایحتاج ضروری و معیشت روزمره شهروندانش را هم ندارد قادر به پشتیبانی این جنگ آن نخواهد بود!

تقریباً دویست سال پیش از این، پس از اتمام دوره اول جنگ‌های قاجار و روس، گروهی که ننگ این شکست را تاب نمی‌آوردند به منظور آغاز دوباره جنگ، فتحعلی‌شاه را تحت فشار قرار دادند. در جلسه‌ای که با حضور فتحعلی‌شاه، عباس‌میرزا، قائم‌مقام فراهانی و چند تن از روحانیون طرفدار جنگ تشکیل شد. روحانیون موضوع فتوای جهاد را مطرح کردند و عباس‌میرزا هم که از یک طرف می‌خواست خود را از ننگ شکست برهاند و از سوی دیگر در نتیجه این شکست موقعیت ولایتعهدی خویش را در خطر می‌دید با روحانیون طالب جنگ همصدا بود. در این میان قائم مقام که مغضوب روحانیون بود برای اینکه بیشتر مورد غضب آنها واقع نشود سکوت اختیار کرده‌بود.

نقل است که، فتحعلی‌شاه وقتی سکوت قائم مقام را دید نظر وی را پرسید و وقتی دید که قائم‌مقام همچنان محافظه‌کاری می‌کند از او پرسید: میزان مالیات ممالک محروسه ایران چقدر است؟ قائم‌مقام در پاسخ گفت: ۶ کرور. فتحعلی‌شاه در ادامه درباره مالیات ممالک محروسه روسیه پرسید که قائم‌مقام جواب داد: ۶۰۰ کرور. فتحعلی‌شاه گفت آیا جنگ ۶ کرور با ۶۰۰ کرور عاقلانه است؟

البته جنگ‌سالاران زمان فتحعلی‌شاه آن قدر درگیر احساسات بودند که کاری به عاقلانه بودن این کار نداشتند و با استناد به آیات و روایات، پیروزی در جنگ را تضمین کردند و آخرش هم بر روی جلد قرآن به فتحعلی‌شاه ضمانت دادند که مسؤولیت اخروی این جنگ را بر عهده خواهند گرفت و هیچ کس حق ندارد در آن دنیا یقه فتحعلی‌شاه را بگیرد!

جنگ‌سالاران زمان ما هم درست مثل جنگ‌سالاران زمان فتحعلی‌شاه آن قدر درگیر احساسات شده‌اند که هیچ‌گونه توجهی به آمار و ارقام اقتصادی، واقعیت‌های نظامی، سیاسی و اجتماعی ایران و پیرامون آن ندارند و هدفشان تنها و تنها ارضای شهوت تورک‌ستیزی‌شان است که سراسر وجودشان را فراگرفته و بدجوری آزارشان می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *