راشل آوراهام نویسنده اسرائیلی و تحلیلگر مسائل خاورمیانه طی مقاله ای در روزنامه اسرائیل هیوم نوشت: «اسرائیل باید از اتحاد آذربایجان شمالی و آذربایجان جنوبی حمایت کند زیرا این منجر به صلح و ثبات بیشتر در خاورمیانه خواهد شد.»
همین الان که صحبت می کنیم، اعتراضات در جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد. مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر می دهند و هر ایرانی معمولی به دنبال تغییر رژیم است. از آنجایی که این اعتراضات ادامه دارد، بسیار مهم است که ما به عنوان اسرائیل از این فرصت برای تشویق به اتحاد مجدد آذربایجان شمالی و آذربایجان جنوبی، که در حال حاضر بخشی از ایران است، استفاده کنیم. چنین اتحادی رژیم ایران را تضعیف خواهد کرد و منجر به صلح و ثبات بیشتر در خاورمیانه خواهد شد. ما اسرائیلی ها باید تمام تلاش خود را برای حمایت از تحقق این امر انجام دهیم.
از نظر تاریخی بین آذربایجان شمالی و جنوبی تقسیم بندی وجود نداشت. از زمان امپراتوری ساسانی در قرن سوم تا قرن هجدهم، آذربایجان شمالی و جنوبی هر دو بخشی از یک ملت بودند. این تنها پس از جنگهای روسیه و ایران در سالهای ۱۸۰۴-۱۸۱۳ و ۱۸۲۶-۱۸۲۸، زمانی که استعمارگران ایرانی و روسی تصمیم گرفتند آذربایجان را دو تکه کنند، تغییر کرد.
علاوه بر این، ماده ۱۵ عهدنامه ترکمنچای که در ۱۰ فوریه ۱۸۲۸ امضا شد، برای اسکان ارامنه «در منطقه ای به نام آذربایجان» قید شده بود. به عبارت دیگر، ایران و روسیه ترتیبی دادند که ارامنه در آذربایجان اسکان داده شوند، بدون اینکه مالیات و تعرفه ای برای آنها وضع شود، که منجر به انتقال حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار ارمنی از ایران به آذربایجان شد. بعداً ۹۰۰۰۰ ارمنی دیگر از ایران، ترکیه و سایر کشورهای شرقی به آنها ملحق شدند و بدین ترتیب شرایط برای ادعاهای ارضی ارمنستان در آینده علیه آذربایجان فراهم شد.
وقتی از قره باغ بازدید کردم، شخصاً تمام خانه های آذربایجان را دیدم که در طول سی سال درگیری ویران شده است. به گفته راهنمایان محلی ما، بسیاری از مصالح ساختمانی که برای ساخت آن خانهها استفاده میشد به ایرانیها فروخته شد و من حتی دیدم که چگونه یک مسجد آذربایجانی توسط ارامنه به یک مسجد ایرانی تبدیل شد.
ترلان احمداف فعال آذربایجانی اظهار داشت: «ایران در سرزمین های اشغالی آذربایجان نقش مهمی در حمایت از ارمنستان ایفا کرد. هر کاری که ایرانی ها انجام دادند علیه آذربایجان بود. در طول ۴۴ روز جنگ، دیدیم که چگونه ایران با انتقال سلاح های روسیه از خاک کشورش به ارمنستان از ارتش ارمنستان حمایت کرد. ما بسیار نگران هستیم که ایران ما را تهدید می کند و در همه چیز ما دخالت می کند.»
و امروز این ایران است که در تلاش است تا صلح بین دو طرف(آذربایجان و ارمنستان) را خنثی کند. به گفته احمداف، «دقیقا یک روز قبل از افتتاح کنوانسیون دیاسپورای آذربایجان در شوشا در اواخر آوریل ۲۰۲۲، دولت ایران موزه ارمنستان را برای حفظ تاریخ ارامنه در تبریز افتتاح کرد. این نوع تحریکات و جعل تاریخ آزربایجان، تنها نمایشی از سیاست ریاکارانه و ضد آذربایجانی رژیم آخوندی ایران است و مایه تاسف است که ایران نمی تواند آذربایجان را به عنوان یک کشور همسایه مستقل، قدرتمند و دوست و دارای مشترکات تاریخی، مذهبی، فرهنگی و… بپذیرد.»
عباس بدخشان ظهوری سفیر ایران در ارمنستان در مصاحبه اخیر خود با اشاره به حمایت ایران از ارمنستان در مناقشه قره باغ، ارمنستان و نه آذربایجان را کشور دوست توصیف کرد و گفت: «سهم ایران در تجارت خارجی ارمنستان حدود ۶ درصد است. بالاتر از رقم تجارت خارجی آن با سایر کشورهای همسایه است.»
با توجه به اینکه ارمنیها و آذربایجانیها در حال حاضر گامهای آزمایشی به سوی صلح برمیدارند، یک ایران ضعیف میتواند به تضمین صلح بین هر دو طرف با توجه به نقشی که ایران در شروع و تداوم کل درگیری ایفا کرده است، کمک کند. همانطور که احمداف خاطرنشان کرد، “مردم آذربایجان جنوبی اجازه ندارند به زبان مادری خود تحصیل کنند. آنها رادیو، مدرسه یا رسانه ای به زبان خود ندارند. رئیس جمهور الهام علی اف پیام خوبی به دولت ایران داد که باید همسایگان خوبی باشیم و در صلح زندگی کنیم، اما این بدان معنا نیست که آنها صلح ما را تهدید کنند.» بنابراین، شاید بهترین راه برای تضمین صلح بین ارمنی ها و آذربایجانی ها این باشد که شاهد اتحاد آذربایجان جنوبی با آذربایجان شمالی باشیم. در این صورت ایران دیگر نمی تواند مانع صلح بین آذربایجان و ارمنستان شود.
راشل آبراهام سردبیر مرکز صلح اقتصادی است که توسط وزیر ارتباطات سابق اسرائیل ایوب کارا تأسیس شده است. او همچنین نویسنده کتاب «زنان و جهاد: بحث درباره بمب گذاری های انتحاری زن فلسطینی در رسانه های آمریکایی، اسرائیلی و عربی» است.
متن کامل این مقاله بدین شرح است(لینک مقاله):