صفحه اصلی / آذربایجان / امروز ۳۱ فروردین چهل و یکمین سالروز کشتار مردم سولدوز(نقده) آزربایجان بدست گروههای مسلح کردی است

امروز ۳۱ فروردین چهل و یکمین سالروز کشتار مردم سولدوز(نقده) آزربایجان بدست گروههای مسلح کردی است

۴۱ سال پیش در چنین روزی، نیروهای مسلح حزب دمکرات کردستان به رهبری «عبدالرحمان قاسملو» به همراه کردهای مهاجر، مردم ترک سولدوز آذربایجان را قتل عام کردند.

پس از انقلاب ۵۷ ایران، حزب دموکرات کردستان به سر کردگی «عبدالرحمان قاسملو» با سیاستهای شدیدا توسعه طلبانه کردی و مشی مسلحانه با ادعای کسب خودمختاری برای کردها در بخشی از خاک آذربایجان جنوبی وارد صحنه شد.

تنها ۸ روز پس از تاسیس جمهوری اسلامی ایران در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، تروریستهای حزب دموکرات کردستان، پادگان سویوق بولاق (مهاباد) را غارت کردند و پس از سازماندهی، با لشکری کاملا مسلح که تعدادشان بیست هزار تن یا حتی بیشتر عنوان شده، به بهانه برگزاری میتینگ حزبی وارد شهر سولدوز شدند.

در جریان ورود تروریست های مسلح به سولدوز مردم این شهر که به نیات پلید و روحیات طمع کارانه دموکرات های تروریست آگاه بودند جهت جلوگیری از ایجاد حساسیت و تنش و خونریزی سعی در متقاعد ساختن سران حزب جهت برگزاری میتینگ در نقطه ایی دیگر می نمایند. اما این اقدام مردم شهر بی فایده بود و حتی «قاسملو» و «ملا صلاح» (روحانی وقت اهل سنت سولدوز) در تماس با ریش سفیدان شهر، تخلیه و تسلیم شهر را خواستار می شوند! که البته با پاسخهای قاطع و شجاعانه ریش سفیدان شهر مواجه می شوند.

به هر روی تروریست های تا دندان مسلح تحت نام دموکرات وارد سولدوز شده و در استادیوم ورزشی شهر جمع می شوند، سپس ۲۰ هزار تروریست تا دندان مسلح به خیابانهای شهر ریخته و شروع به شلیک بطرف مردم بیگناه و کشتار آنان می کنند.

مردم بی دفاع ولی جسور سولدوز بجای فرار و تسلیم شهر به لشکر یاغیان کرد، با معدود اسلحه هایی که در اختیار داشتند از خود و خانواده و ناموس وطنشان “آذربایجان” دفاع می کنند. کثرت تروریست های مسلح و کمبود سلاح در بین مردم سولدوز باعث می شود که تعداد زیادی از زنان و کودکان و مردم بیگناه و مظلوم سولدوز قربانی آرزوهای تخیلی دموکرات های افراطی شده و در خون خود بغلطند.

۳ روز پس از شروع جنگ، حجت الاسلام غلامرضا حسنی با دادن یک اطلاعیه رادیویی و دعوت از مردم جهت دفع فتنه تروریستهای کرد، به همراه نیروهای مردمی وارد سولدوزمی شوند. در نهایت پس از ۴ روز جنگ خونین، دموکرات ها بازهم بنا بر سنت دیرینه شان فراری می شوند.

در خصوص جنایات اسفناک دموکراتها در آن یک هفته غلامرضا حسنی می گوید: «فردای آنروز ظهر بود که من از دو خانه دیدن کردم که در یکی از آنها یازده نفر را سر بریده بودند که از دیدن آنها خیلی نارحت شدم. مثلا سر دخترک ۳ ساله ایی را بریده بودند و با سه سیخ به سینه مادر ۲۳ ساله اش چسبانده بودند. پیرمرد و پیرزن هم بین آنها بود. ۲۲ نفر دیگر را هم در جایی دیگر با طناب اعدام کرده بودند. در خانه ایی دیگر جوانی را با تبر قطعه – قطعه کرده بودند. عاملین این جنایتها کسانی بودند که ادعای دموکرات بودن داشتند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *